تبیین نقش یادگیری مشارکتی در توسعه مهارتهای اجتماعی و ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در محیطهای آموزشی معاصر
تحولات بنیادین در رویکردهای آموزشی معاصر بر ضرورت عبور از الگوهای فردمحور یادگیری و حرکت به سوی شیوههای تعاملی و مشارکتمحور تأکید دارد. یادگیری مشارکتی بهعنوان یکی از کارآمدترین راهبردهای تدریس فعال، با فراهم آوردن فرصتهای گسترده برای تعامل اجتماعی، تبادل شناختی و همافزایی فکری، نقشی اساسی در رشد مهارتهای اجتماعی و بهبود پیشرفت تحصیلی دانشآموزان ایفا میکند. هدف این پژوهش، تبیین سازوکارهای تأثیر یادگیری مشارکتی بر توسعه مهارتهای اجتماعی و ارتقای پیشرفت تحصیلی در محیطهای آموزشی معاصر است. در این مطالعه، ابعاد مختلف یادگیری مشارکتی شامل ساختار گروهها، الگوهای تعامل یادگیرندگان، نقش تسهیلگر معلم، مسئولیتپذیری فردی و جمعی، و کیفیت ارتباطات درونگروهی مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط آنها با مؤلفههای مهارتهای اجتماعی از قبیل ارتباط مؤثر، همدلی، حل تعارض، همکاری و احترام متقابل تحلیل شده است. یافتهها نشان میدهد یادگیری مشارکتی با تقویت تعاملات مثبت میان دانشآموزان، زمینه رشد مهارتهای اجتماعی را فراهم ساخته و از طریق افزایش مشارکت شناختی و درگیری تحصیلی، به بهبود معنادار پیشرفت تحصیلی منجر میشود. همچنین مشخص شد که یادگیری مشارکتی از طریق تقویت احساس تعلق، افزایش خودکارآمدی اجتماعی و ارتقای انگیزش درونی، نگرش مثبتتری نسبت به مدرسه و یادگیری ایجاد میکند. تحلیلها حاکی از آن است که محیطهای آموزشی معاصر که از طراحیهای یادگیری انعطافپذیر، فناوریهای تعاملی و فرهنگ مشارکتمحور بهره میگیرند، اثربخشی یادگیری مشارکتی را بهطور چشمگیری افزایش میدهند. این پژوهش بر ضرورت نهادینهسازی یادگیری مشارکتی در برنامههای درسی و توانمندسازی معلمان برای طراحی و مدیریت فعالیتهای مشارکتی تأکید میکند و پیشنهادهایی کاربردی برای ارتقای کیفیت نظامهای آموزشی ارائه میدهد.
تحلیل نقش جو مدرسه در شکلدهی هویت تحصیلی و ارتقای تعهد آموزشی دانشآموزان
در دهههای اخیر، توجه پژوهشگران علوم تربیتی به نقش عوامل زمینهای و محیطی در تبیین رفتارها و پیامدهای تحصیلی دانشآموزان بهطور چشمگیری افزایش یافته است. جو مدرسه بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای محیط آموزشی، مجموعهای از ادراکات مشترک دانشآموزان و کارکنان از روابط اجتماعی، ساختارهای سازمانی، شیوههای مدیریتی و فضای عاطفی حاکم بر مدرسه را در بر میگیرد که تأثیر مستقیمی بر شکلگیری هویت تحصیلی و میزان تعهد آموزشی فراگیران دارد. هدف این پژوهش، تحلیل سازوکارهای نقش جو مدرسه در تکوین هویت تحصیلی و ارتقای تعهد آموزشی دانشآموزان است. در این مطالعه، ابعاد مختلف جو مدرسه شامل حمایت معلمان، کیفیت روابط همسالان، احساس عدالت آموزشی، امنیت روانشناختی، مشارکت دانشآموزان در تصمیمگیری و ساختارهای انضباطی مدرسه مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط آنها با مؤلفههای هویت تحصیلی از جمله احساس تعلق به مدرسه، ارزشگذاری به یادگیری، تصویر ذهنی از خودِ تحصیلی و اهداف آموزشی تحلیل شده است. یافتهها نشان میدهد که جو مدرسه مثبت و حمایتی به شکل معناداری موجب تقویت هویت تحصیلی دانشآموزان و افزایش تعهد آموزشی آنان میشود. همچنین مشخص شد که جو مدرسه از طریق ایجاد احساس امنیت، تقویت اعتماد متقابل و افزایش مشارکت تحصیلی، انگیزش درونی و مسئولیتپذیری آموزشی را در دانشآموزان ارتقا میدهد. تحلیلها حاکی از آن است که مدارس برخوردار از رهبری مشارکتی، روابط انسانی گرم و ساختارهای انعطافپذیر، بستر مناسبی برای رشد هویت تحصیلی سالم و تعهد پایدار آموزشی فراهم میآورند. این پژوهش بر ضرورت توجه سیاستگذاران و مدیران آموزشی به بهبود کیفیت جو مدرسه و طراحی مداخلات سازمانی مؤثر در راستای ارتقای پیامدهای تحصیلی دانشآموزان تأکید میکند.
تبیین نقش خودتنظیمی یادگیری در پیشبینی پیشرفت تحصیلی و پایداری انگیزشی دانشآموزان در نظامهای آموزشی نوین
در نظامهای آموزشی معاصر، موفقیت تحصیلی پایدار بیش از هر زمان دیگری به توانایی دانشآموزان در مدیریت فعال فرایند یادگیری وابسته شده است. خودتنظیمی یادگیری بهعنوان یکی از سازههای کلیدی روانشناسی تربیتی، به مجموعهای از فرایندهای شناختی، فراشناختی، انگیزشی و رفتاری اشاره دارد که از طریق آن یادگیرندگان اهداف یادگیری خود را تعیین کرده، راهبردهای مناسب را انتخاب و اجرا نموده، پیشرفت خود را پایش و نتایج را ارزیابی میکنند. هدف این پژوهش، تبیین نقش خودتنظیمی یادگیری در پیشبینی پیشرفت تحصیلی و پایداری انگیزشی دانشآموزان در چارچوب نظامهای آموزشی نوین است. در این مطالعه، ابعاد اصلی خودتنظیمی یادگیری شامل تعیین هدف، برنامهریزی، راهبردهای شناختی، پایش خود، خودارزیابی و تنظیم هیجانی مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط آنها با شاخصهای پیشرفت تحصیلی و انگیزش پایدار تحلیل شده است. یافتهها نشان میدهد دانشآموزانی که از سطوح بالاتری از خودتنظیمی برخوردارند، عملکرد تحصیلی بهتری داشته و در مواجهه با چالشهای آموزشی، پایداری انگیزشی بیشتری از خود نشان میدهند. همچنین مشخص شد که خودتنظیمی یادگیری از طریق تقویت احساس شایستگی، افزایش خودکارآمدی تحصیلی و ارتقای درگیری شناختی، نقش واسطهای مهمی در تداوم تلاش آموزشی ایفا میکند. تحلیلها حاکی از آن است که محیطهای یادگیری نوین، بهویژه آنهایی که از فناوریهای تعاملی و طراحیهای انعطافپذیر بهره میگیرند، بستر مناسبی برای رشد مهارتهای خودتنظیمی فراهم میآورند. این پژوهش بر ضرورت طراحی برنامههای آموزشی مبتنی بر پرورش خودتنظیمی یادگیری و توانمندسازی معلمان در بهکارگیری راهبردهای تقویت این مهارتها تأکید میکند و پیشنهادهایی کاربردی برای سیاستگذاران و برنامهریزان آموزشی ارائه میدهد.
تحلیل کارکرد بازخورد آموزشی مؤثر در ارتقای انگیزش درونی و بهبود کیفیت یادگیری دانشآموزان
کیفیت فرایند یاددهی–یادگیری در نظامهای آموزشی معاصر بهطور فزایندهای به چگونگی طراحی و ارائه بازخورد آموزشی وابسته است. بازخورد آموزشی مؤثر نهتنها بهعنوان ابزاری برای اصلاح عملکرد تحصیلی شناخته میشود، بلکه نقش اساسی در شکلگیری انگیزش درونی و یادگیری پایدار دانشآموزان ایفا میکند. هدف این پژوهش، تبیین سازوکارهای کارکردی بازخورد آموزشی مؤثر و تحلیل تأثیر آن بر ارتقای انگیزش درونی و بهبود کیفیت یادگیری دانشآموزان است. در این مطالعه، ابعاد مختلف بازخورد آموزشی شامل زمانبندی ارائه بازخورد، میزان شفافیت، جهتگیری سازنده، سطح فردیسازی و میزان مشارکت یادگیرنده در فرایند بازخورد مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین، ارتباط این مؤلفهها با شاخصهای انگیزش درونی نظیر علاقه به یادگیری، احساس شایستگی، خودکارآمدی تحصیلی و پایداری تلاش آموزشی تحلیل شده است. یافتهها نشان میدهد بازخوردی که بهموقع، مشخص، توصیفی و حمایتی ارائه میشود، موجب افزایش احساس کنترل درونی، تقویت اعتماد به توانمندیهای فردی و ارتقای درگیری شناختی دانشآموزان با تکالیف یادگیری میگردد. علاوه بر این، بازخورد مؤثر با ایجاد فضای روانشناختی ایمن و حمایتی، نگرش مثبت نسبت به خطا و شکست را در دانشآموزان تقویت کرده و زمینه یادگیری عمیق و معنادار را فراهم میسازد. تحلیلها حاکی از آن است که تعامل فعال معلم و دانشآموز در فرایند بازخورد، بهویژه در محیطهای یادگیری نوین مبتنی بر فناوری، نقش تعیینکنندهای در افزایش کیفیت یادگیری ایفا میکند. این پژوهش بر ضرورت توانمندسازی معلمان در طراحی و اجرای راهبردهای بازخورد آموزشی مؤثر و نهادینهسازی فرهنگ بازخورد در مدارس تأکید دارد و پیشنهادهایی کاربردی برای بهبود سیاستها و رویههای آموزشی ارائه میدهد.
تبیین نقش هوش هیجانی در پیشبینی سازگاری تحصیلی و پیشرفت آموزشی دانشآموزان در محیطهای یادگیری معاصر
در دهههای اخیر، توجه فزایندهای به نقش مؤلفههای عاطفی در موفقیت تحصیلی و رشد همهجانبه دانشآموزان معطوف شده است. هوش هیجانی بهعنوان مجموعهای از تواناییهای ادراک، فهم، تنظیم و بهکارگیری هیجانها، یکی از متغیرهای کلیدی در تبیین سازگاری تحصیلی و پیشرفت آموزشی محسوب میشود. هدف این پژوهش، تحلیل نظاممند نقش هوش هیجانی در پیشبینی سازگاری تحصیلی و پیامدهای آن برای عملکرد آموزشی دانشآموزان در محیطهای یادگیری معاصر است. در این مطالعه، ابعاد مختلف هوش هیجانی شامل خودآگاهی هیجانی، خودتنظیمی، همدلی، مهارتهای اجتماعی و انگیزش مورد بررسی قرار گرفته و رابطه آنها با مؤلفههای سازگاری تحصیلی از قبیل احساس تعلق به مدرسه، نگرش مثبت به یادگیری، مشارکت آموزشی و مدیریت استرس تحصیلی تحلیل شده است. یافتهها نشان میدهد که دانشآموزان دارای سطح بالاتری از هوش هیجانی، از سازگاری تحصیلی مطلوبتری برخوردار بوده و در نتیجه عملکرد آموزشی بهتری از خود نشان میدهند. همچنین مشخص شد که هوش هیجانی نقش میانجی مؤثری در کاهش اضطراب تحصیلی، افزایش تابآوری آموزشی و ارتقای انگیزش درونی ایفا میکند. تحلیلها حاکی از آن است که محیطهای یادگیری معاصر که بر تعامل اجتماعی، حمایت عاطفی و مشارکت فعال تأکید دارند، زمینه رشد مؤلفههای هوش هیجانی و بهتبع آن سازگاری تحصیلی را تقویت میکنند. این پژوهش بر ضرورت گنجاندن آموزش مهارتهای هیجانی–اجتماعی در برنامههای درسی و تربیت معلمان با رویکردهای عاطفهمحور تأکید میکند و رهنمودهایی کاربردی برای ارتقای کیفیت نظامهای آموزشی ارائه میدهد.
تحلیل نقش آموزش مبتنی بر پروژه در توسعه مهارتهای حل مسئله و خودتنظیمی یادگیری دانشآموزان در محیطهای آموزشی نوین
تحولات سریع نظامهای آموزشی معاصر، ضرورت بازاندیشی در شیوههای تدریس سنتی و حرکت به سوی رویکردهای فعال و یادگیرندهمحور را دوچندان ساخته است. یکی از مهمترین این رویکردها، آموزش مبتنی بر پروژه است که با تأکید بر درگیری شناختی، مشارکت فعال و یادگیری معنادار، بستر مناسبی برای پرورش مهارتهای اساسی دانشآموزان فراهم میآورد. هدف این مطالعه، تبیین نقش آموزش مبتنی بر پروژه در توسعه مهارتهای حل مسئله و خودتنظیمی یادگیری در دانشآموزان و تحلیل سازوکارهای تأثیرگذاری این رویکرد در محیطهای آموزشی نوین است. در این پژوهش، با تحلیل نظاممند یافتههای پژوهشی معتبر، ابعاد مختلف آموزش مبتنی بر پروژه از جمله ساختار فعالیتها، نقش معلم، نوع تعاملات یادگیرندگان، و تأثیر آن بر فرآیندهای شناختی و فراشناختی دانشآموزان بررسی شده است. نتایج تحلیلها نشان میدهد که آموزش مبتنی بر پروژه با ایجاد موقعیتهای واقعی یادگیری، موجب ارتقای توانایی دانشآموزان در تعریف مسئله، تولید راهحلهای متنوع، ارزیابی گزینهها و انتخاب راهبردهای مؤثر میشود. همچنین این رویکرد از طریق تقویت برنامهریزی، پایش پیشرفت و خودارزیابی، به شکل معناداری خودتنظیمی یادگیری را در دانشآموزان توسعه میدهد. یافتهها حاکی از آن است که محیطهای آموزشی نوین که از فناوریهای تعاملی و طراحیهای یادگیری انعطافپذیر بهره میگیرند، اثربخشی آموزش مبتنی بر پروژه را بهطور قابل توجهی افزایش میدهند. این پژوهش بر اهمیت تلفیق نظاممند آموزش مبتنی بر پروژه در برنامههای درسی و توانمندسازی معلمان برای اجرای مؤثر این رویکرد تأکید دارد و پیشنهادهایی کاربردی برای سیاستگذاران آموزشی، برنامهریزان درسی و مدیران مدارس ارائه میکند.
واکاوی نقش خانواده در شکلدهی نگرشهای تحصیلی و مسیرهای پیشرفت آموزشی کودکان و نوجوانان
هدف این پژوهش تبیین عمیق و یکپارچه نقش خانواده در شکلدهی نگرشهای تحصیلی و مسیرهای پیشرفت آموزشی کودکان و نوجوانان بر اساس تحلیل کیفی ادبیات پژوهشی است. پژوهش حاضر یک مطالعه مروری کیفی با رویکرد تحلیل نظری است که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. دادهها صرفاً از طریق مرور نظاممند ادبیات علمی گردآوری گردید و پس از غربالگری، ۱۵ مقاله علمی واجد شرایط انتخاب و وارد نرمافزار NVivo نسخه ۱۴ شد. فرایند کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام گرفت و تحلیل تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. اعتبار یافتهها از طریق بازبینی مستمر دادهها، مقایسه مداوم کدها و بررسی همپوشانی مفاهیم تقویت شد. نتایج نشان داد که الگوهای تعاملی خانواده، سرمایههای خانوادگی و فرایندهای انگیزشی سه محور اصلی اثرگذاری خانواده بر نگرش تحصیلی و مسیر پیشرفت آموزشی هستند. سبکهای فرزندپروری حمایتی، کیفیت ارتباط والد–فرزند، فضای هیجانی امن، سرمایه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده و معنابخشی تحصیلی، بهطور معنادار با افزایش انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی، تابآوری آموزشی، پایداری مسیر تحصیلی و کیفیت تجربه آموزشی کودکان و نوجوانان مرتبط هستند. خانواده نقشی بنیادین و چندبعدی در شکلدهی نگرش تحصیلی و هدایت مسیرهای پیشرفت آموزشی دارد و تقویت شایستگیهای تربیتی خانواده میتواند بهعنوان راهبردی کلیدی در ارتقای کیفیت آموزش و کاهش افت تحصیلی مورد توجه سیاستگذاران آموزشی قرار گیرد.
تحلیل تأثیر جو مدرسه بر سلامت روان، انگیزش تحصیلی و عملکرد آموزشی دانشآموزان
هدف این پژوهش تبیین جامع و یکپارچه نقش جو مدرسه در سلامت روان، انگیزش تحصیلی و عملکرد آموزشی دانشآموزان بر پایه شواهد پژوهشی موجود است. این مطالعه از نوع مروری کیفی با رویکرد تحلیل مضمون است. دادهها بهصورت کتابخانهای و از طریق جستوجوی نظاممند در پایگاههای علمی معتبر گردآوری شد. پس از اعمال معیارهای ورود و خروج، ۱۵ مقاله علمی مرتبط انتخاب و با استفاده از نرمافزار NVivo 14 مورد تحلیل قرار گرفت. فرایند کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام شد و تحلیل دادهها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. نتایج نشان داد جو روانی ـ اجتماعی مدرسه نقش بنیادینی در ارتقای سلامت روان، تقویت انگیزش تحصیلی و بهبود عملکرد آموزشی دانشآموزان ایفا میکند. مؤلفههایی مانند روابط مثبت معلم ـ دانشآموز، احساس تعلق، ادراک عدالت آموزشی و فضای هیجانی کلاس از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر کاهش اضطراب و افسردگی تحصیلی، افزایش خودکارآمدی، انگیزش درونی، درگیری تحصیلی و پایداری آموزشی شناسایی شدند. یافتهها تأیید میکند که جو مدرسه نهتنها بستر یادگیری بلکه سازهای راهبردی در سلامت روان و موفقیت تحصیلی دانشآموزان است و ارتقای آن میتواند به بهبود پایدار کیفیت آموزش منجر شود.
دربارهی مجله
نشریه علمی ـ پژوهشی «یادگیری، تربیت و آموزش مدارس در هزاره سوم» یک نشریه بینالمللی با دسترسی آزاد است که با هدف توسعه دانش، پژوهش و نوآوری در تمامی حوزههای مرتبط با آموزش مدرسهای در قرن بیستویکم فعالیت میکند. این نشریه بستری علمی برای تبادل یافتههای پژوهشی، نظری و کاربردی میان پژوهشگران، معلمان، مدیران آموزشی، سیاستگذاران، برنامهریزان درسی و سایر فعالان عرصه تعلیم و تربیت فراهم میآورد.
این نشریه با تمرکز بر تحولات بنیادین در فرآیندهای یادگیری، آموزش و تربیت در پرتو پیشرفتهای فناورانه، تغییرات اجتماعی و فرهنگی، نیازهای نوظهور دانشآموزان و الزامات توسعه پایدار، به دنبال ارتقای کیفیت نظامهای آموزشی و بهبود اثربخشی مدارس در هزاره سوم است. نشریه از پژوهشهای بینرشتهای، مطالعات تطبیقی، تحقیقات نوآورانه و رویکردهای آیندهنگر در آموزش استقبال میکند و تلاش دارد پیوندی مؤثر میان نظریه و عمل آموزشی برقرار سازد.
نشریه «یادگیری، تربیت و آموزش مدارس در هزاره سوم» با بهرهگیری از فرآیند داوری دوسوکور (Double-Blind) و با مشارکت دو یا سه داور متخصص برای هر مقاله، استانداردهای بالای علمی، اخلاق پژوهشی و بیطرفی علمی را تضمین میکند و پذیرای آثار پژوهشی از تمامی کشورها و زمینههای علمی مرتبط است.
شماره کنونی
مقالات
-
تحلیل کارکرد بازخورد آموزشی مؤثر در ارتقای انگیزش درونی و بهبود کیفیت یادگیری دانشآموزان
پریسا موسوینژاد ; کیارش فلاحمهر * -
تحلیل نقش جو مدرسه در شکلدهی هویت تحصیلی و ارتقای تعهد آموزشی دانشآموزان
سیدمحمد موسویفر ; الهام رضوانیکیا * -
تبیین نقش یادگیری مشارکتی در توسعه مهارتهای اجتماعی و ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در محیطهای آموزشی معاصر
فاطمه رحیمیکیا ; حمیدرضا شمسنیا * ; سارا کریمیمقدم