تحلیل تحولات مفهومی آموزش یادگیرندهمحور در نظامهای آموزشی معاصر و پیامدهای آن برای سیاستگذاری در آموزش عمومی
هدف این پژوهش تحلیل تحولات مفهومی آموزش یادگیرندهمحور در نظامهای آموزشی معاصر و تبیین پیامدهای آن برای سیاستگذاری آموزش عمومی است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع مروری تحلیلی است که با رویکرد تفسیرگرایانه انجام شد. دادهها صرفاً از طریق مرور نظاممند ادبیات علمی گردآوری گردید و پس از غربالگری، ۱۵ مقاله علمی معتبر انتخاب شد. تحلیل دادهها با روش تحلیل مضمون و با بهرهگیری از نرمافزار NVivo نسخه 14 انجام گرفت و فرایند تحلیل تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. یافتهها نشان داد آموزش یادگیرندهمحور موجب تحول بنیادین در فلسفه آموزش، برنامه درسی، شیوههای تدریس و یادگیری و نظامهای ارزشیابی شده است و نقش معلم، جایگاه یادگیرنده و ساختار حکمرانی آموزشی را بهطور اساسی بازتعریف کرده است. این تحولات به توسعه یادگیری عمیق، ارتقای انگیزش تحصیلی، تقویت خودتنظیمی یادگیرندگان و افزایش عدالت آموزشی منجر شده است. نتایج پژوهش تأیید میکند که آموزش یادگیرندهمحور یک دگرگونی سیستمی در آموزش عمومی است که تحقق موفق آن مستلزم همسویی سیاستهای آموزشی، برنامه درسی، تربیت معلم و نظامهای ارزشیابی میباشد.